ارزش عمر انسان به قدری است که خداوند در باب اهمیت آن قسم یاد کرده و فرموده است: «والعصر انّ الانسان لفی خسرٍ» به عصر سوگند که انسانها هم در زیانند. (عصر/1و2)
زمخشری مفسر قرآن کریم در تفسیر این آیه فرموده است که انسانی زیان کار است که عصر و زمان بر او می گذرد و عمرش پایان برسد و ثوابی کسب نمی کند و در این حال زیانکار است. چگونه یک انسان کاسب در بازار اگر سرمایه و پول خودش را چند برابر نکند میگوید ضرر کردم پس ما انسانها بهترین سرمایه مان (عمر) را با بهترین چیز عوض کنیم.
انسان اگر بخواهد عمر خود را به بهترین وجه ممکن بگذراند باید برای زندگی خود برنامه ریزی داشته باشد که در این باره مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام در وصیت به فرزندانش چنین فرمودند «اوصیکما...بتقوی اللّه و نظم امرکم» شما را به تقوای الهی و نظم و برنامه ریزی در کارها سفارش می کنم.» (نهج البلاغه / نامه 47)
چگونه عمرمان را با ارزش کنیم؟
قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ» هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست. (بقره /96).
امام سجاد علیه السلام در دعاى «مكارم الاخلاق» چنین مى فرماید: خدایا! اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد شد، آن را كوتاه بگردان، یعنی عمر طولانى مهم نیست، بلکه اگر این زندگی کردن ما به گونه ای بود که باعث قرب به خداوند و نجات از آتش شد، ارزش دارد.
نکته دیگری که در بحث ارزش دادن به عمر مطرح است، استمرار داشتن فروش عمر به بهاء بالا نه اینکه در یک زمانی به فعل خوب مبادرت بورزیم و در یک زمان دیگر عمر خودمان را به چیز بی ارزش بفروشیم و به کارهایی بپردازیم که باعث تباه شدن عمرمان می شود، خداوند در این زمینه فرموده است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»ای کسانی که ایمان آورده اید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید (102/آل عمران) . پس اسلام، هم به كیفیّت تقوا توجّه دارد و هم به تداوم آن تا پایان عمر و انسانی که می خواهد در این دنیا سود کند باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کند.
انسان مومن باید از عمر و زندگی خود به بهترین وجه استفاده نماید، همانگونه که حضرت علی علیه السلام فرموده اند: «للمتّقی ثلاث علاماتٍ: اخلاص العمل و قصر الامل و اغتنام المهل» پرهیزگار سه نشان دارد: اخلاص در عمل، کوتاهی در آرزو و بهره گرفتن از فرصت های پیش آمده. (غرر الحكم و درر الكلم، ص: 548)
و در روایتی دیگر داریم: «کن علی عمرک اشحّ منک علی درهمک و دینارک» بر عمر (و زمان) حریص تر باش تا نسبت به درهم و دینار (الأمالی للطوسی، النص، ص: 527). همانگونه که انسانها در حفظ و افزایش اموال خود تلاش می کنند باید تلاش نمایند که عمر خود را در بهترین راه و مسیر خرج کنند.
ریشه مشکلات انسان ها
حق تعالی در سوره الأعراف، آیه 196 مشكلات انسان را یا از نداشتن برنامه و یا از نداشتن سرپرست، معرفی می کند و می فرماید: «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ» همانا ولىّ و سرپرست من، خدایى است كه این كتاب آسمانى را نازل كرده است و او همه ى صالحان را سرپرستى (و هدایت) مى كند و مؤمن هیچ یك از این دو مشكل را ندارد چرا که خداوند سرپرست یک انسان مومن است و اسلام به عنوان کاملترین دین الهی که برای هدایت و راهنمایی بشریت آمده انسان را به برنامه ریزی در امور خود تشویق و امر می نماید.
پس انسان اگر بخواهد عمر خود را به بهترین وجه ممکن بگذراند باید برای زندگی خود برنامه ریزی داشته باشد که در این باره مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام در وصیت به فرزندانش چنین فرمودند «اوصیکما... بتقوی اللّه و نظم امرکم» شما را به تقوای الهی و نظم و برنامه ریزی در کارها سفارش می کنم.» (نهج البلاغه / نامه 47)
امام سجاد علیه السلام در دعاى «مكارم الاخلاق» چنین مى فرماید: خدایا! اگر عمر من چراگاه شیطان خواهد شد، آن را كوتاه بگردان، یعنی عمر طولانى مهم نیست، بلکه اگر این زندگی کردن ما به گونه ای بود که باعث قرب به خداوند و نجات از آتش شد، ارزش دارد.
با مطالعه منابع اسلامی، در باب اهمیت و ضرورت برنامه ریزی پی می بریم که عمر و زمان به سرعت در حال گذر است و گذر آن محسوس نیست همانگونه کهامیرالمومنین علیه السلام عمر را به ابری گذرا تعبیر کرده است که به سرعت می گذرد: «الفرصة تمرّ مرّ السّحاب» زمان و فرصت همچون ابر در حال گذر است. (خصائص الأئمة علیهم السلام (خصائص أمیر المؤمنین علیه السلام)، ص: 94)
برای فهمیدن ارزش عمر کافی است نگاه کنیم به افرادی که مریض می شوند و دکتر به آنها می گوید حال شما خیلی خراب است و اگر خود را معالجه نکنید خیلی زود از دنیا می روید در این هنگام شخص مریض هر هزینه ای را متقبل می شود تا چند سالی بیشتر زنده بماند، ولی عمر و زمان گذشته با هیچ هزینه و کالایی قابل بازگشت نیست همانگونه که در روایت داریم :«الفرصة غنمٌ»زمان و فرصت غنیمت و منفعتی است که با چیزی قابل معاوضه نیست. (غررالحکم و دررالکلم/ ص 25)
بنابر این انسان باید به گونه ای برنامه ریزی کند که عمر و زمانی که قابل بازگشت نیست و به هیچ طریقی نمی توان آن را برگرداند به درستی از آن استفاده نماید.
پس یکی از ضروری ترین کارها برای تلف نکردن عمر، برنامه ریزی در زندگی است و انسان مومن باید ساعات زندگی خود را به چند بخش تقسیم کند همانگونه که حضرت علی علیه السلام فرمود: «للمؤمن ثلاث ساعاتٍ: فساعة یناجی فیها ربّه و ساعةٌ یرمّ معاشه و ساعة یخلّی بین نفسه و بین لذّتها فیما یحلّ و یجمل» سزاوار است مؤمن را سه زمان باشد: زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز کند، و زمانی که هزینه های زندگی را تأمین کند و زمانی را به خوشی های حلال و زیبا، اختصاص دهد. (تحف العقول، النص، ص: 203)
اگر در زندگی علماء نگاه کنیم میبینم که در تمام لحظه ها و ساعات زندگیشان با برنامه ریزی می باشد و نمی گذاشتند لحظه ای از عمرشان بی برنامه بگذرد، امام خمینی(ره) به گونه ای برای زندگی خود برنامه ریزی داشتند که هر کس با ایشان برخورد یا رابطه داشت به برنامه ریزی و نظم در زندگی ایشان اقرار می کند... ایشان به گونه ای منظم در وقت بودند که نقل شده است وقتی در عراق بودند افراد ساعت خود را با ورود یا خروج حضرت امام (ره) از حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام تنظیم می کردند.
کلام آخر:
از منظر آیات و روایات عمر انسان، بالاترین سرمایه ای است که خداوند به انسان داده است و برای اینکه در خسران و زیان نباشد باید بهترین روش و طریق از عمرمان استفاده کنیم و اگر انسان بخواهد از عمر خودش استفاده کند تا پیشرفت نماید چاره ای جز برنامه ریزی و نظم در اوقات زندگی خود ندارد.